بیانات رهبری 1
در جنگ نرم، هدف آن چيزي است كه در دل شماست،
در ذهن شماست، در مغز شماست؛ يعني اراده ي شما.
دشمن مي خواهد اراده ي شما را عوض كند.
در جنگ نرم، هدف آن چيزي است كه در دل شماست،
در ذهن شماست، در مغز شماست؛ يعني اراده ي شما.
دشمن مي خواهد اراده ي شما را عوض كند.

شهادت نهمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت
امام جواد (ع) را تسليت عرض مينماييم.

گشته عالم، غرق ماتم در عزایت يا جواد(ع)
کرده زهرا ناله برپا در عزایت يا جواد(ع)
مسابقه ي پيامبر
رسول اكرم شترى داشت كه به دوندگى معروف بود، با هر شترى كه مسابقه داده بود برنده شده بود.كم كم این فكر در برخى ساده لوحان پیدا شد كه شاید این شتر از آن جهت كه به رسول اكرم تعلق دارد از همه جلو مىزند. بنابراین ممكن نیست در دنیا شترى پیدا شود كه با این شتر برابرى كند. تا آنكه روزى یك اعرابى بادیه نشین با شترش به مدینه آمد و مدعى شد، حاضرم با شتر پیغمبر مسابقه بدهم. اصحاب پیغمبر با اطمینان كامل براى تماشاى این مسابقه جالب، مخصوصا از آن جهت كه رسول اكرم شخصا متعهد سوارى شتر خویش شد، از شهر بیرون دویدند. هیجان عجیبى در تماشاچیان پیدا شده بود. اما برخلاف انتظار مردم، شتر اعرابى، شتر پیغمبر را پشت سر گذاشت. آن دسته از مسلمانان كه درباره شتر پیغمبر عقاید خاصى پیدا كرده بودند، از این پیشامد بسیار ناراحت شدند. قیافه هاشان در هم شد. رسول اكرم به آنها فرمود: «اینكه ناراحتى ندارد، شتر من از همه شتران جلو مىافتاد، به خود بالید و مغرور شد، پیش خود گفت من بالا دست ندارم. اما سنت الهى است كه روى هر دستى دستى دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازى، نشیبى برسد، و هر غرورى در هم شكسته شود.»
( سايت تبيان _ برگرفته از كتاب داستان راستان)
امام علي (ع) مي فرمايند:
در قرآن، احوال روزگاران پيش از شما، و خبرهاي پس از روزگار شما و حكم اموري كه در بين شما جاري است آمده است.
(نهج البلاغه_ سخنان علي (ع)_ صفحه ي 429 _ سخن 313)

محافظت از خویشتن
پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است ، رها کن.
(کشکول، صفحه 295 و 296)
امام علي (ع) مي فرمايند:
نادان را نبيني جز اين چنين، كه در كارها يا زياده روي كند يا كوتاهي ورزد.
(نهج البلاغه_ سخنان علي (ع)_ صفحه ي 321 _ سخن 70)
ولادت با سعادت هشتمین فروغ امامت حضرت امام رضا(ع) مبارک باد

خطر سلامتی و آسایش
آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت : خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم ، آرزو و خواهش های نفسانی در من قوت می گیرد و در نتیجه ، از یاد خدا غافل می مانم. خیر من در این است که در همین حال باشم و از پروردگار می خواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و آنچه را به آن سزاوارم به من عطا کند.
(حکایت بهلول ، عبدالله نیازمند، ص 76)